نگاهی گذرا به سلسله غزنویان

پیچک

تاريخ : دو شنبه 9 تير 1393برچسب:, | 12:41 | نویسنده : farid
http://s1.picofile.com/file/7267945264/%D8%BA%D8%B2%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg
چگونگي به قدرت رسيدن غزنويان:
    دولت غزنوي در سالهاي (351 – 582) هـ.ق حكومت كرد كه يك دولت فارسي زبان، نظامي و اسلامي بود، دولت غزنوي خاستگاه نژادي و پايگاه علمي خاصي نداشت.[1] سلاطين غزنوي مانند سامانيان و آل بويه، منسب نامه نويسان را بر آن داشتند تا گذشتۀ آنان را به پادشاهان پيش از اسلام ايرانيان پيوند دهند.
    غزنويان 230 سال به عنوان قدرتي قابل توجه در شرق افغانستان (غزنه) و شرق هند بودند. "الپتكين" سپهسالار خراسان به عنوان يكي از مؤسسين دولت غزنوي كه غلامي ترك نژاد، در دربار ساسانيان بود توانست غزنه را تصرف كند و با گرفتن منشور از منصور بن نوح ساماني موقعيت خود را در غزنه سامان دهد.[2]
   بعد از الپتكين يكي از غلامان او به نام "بلكتكين" 10 سال در غزنه قدرت را به دست گرفت و بعد از او "بوري تكين" 2 سال در رأس قدرت بود اما به علت بي لياقتي خلع شد و جاي او را "سبكتكين" گرفت، او نيز غلامي ترك نژاد بود كه در زمان سلطنت منصور بن نوح ساماني در خدمت الپتكين بود، در واقع مؤسس واقعي دولت غزنويان سبكتكين بشمار می­رود.[3]
   بعد از سبكتكين پسرش "محمود" به جاي او نشست، او نيز مانند پدر از سامانيان اطاعت مي‌كرد، دوران سلطان محمود و سلطان مسعود كه در منابع به عنوان دوره نخست غزنوي ياد مي‌شود، اوج قدرت سياسي و نظامي دولت غزنويان بود كه اتفاقات مهمي در آن رخ داد كه به اختصار به مهمترين آنها اشاره مي­كنيم.
 
فتوحات سلطان محمود
  سلطان محمود در زمان سلطنتش غزوه‌هاي زيادي از جمله در بهاطيه، مولتان، شوكپال و...انجام داد.
  فتوحات او در هند دو دليل عمده داشت:
 1- مناطق واقع در شرق قلمرو آنان، از ثروتي چشمگير برخوردار بود كه مي‌توانست انتظارات مادي سپاه غزنوي را تأمين كند.
 2- اهالي سرزمين شرقي قلمرو غزنويان غير مسلمان بودند و نشر اسلام علاوه بر آنكه انگيزه مجاهدان ديني براي پيوستن به سپاه محمود بود حمله سلطان محمود را توجيه مي‌كرد و در لشكر كشي به هند از همه مهمتر فتح سومنات بود.
  از ديگر لشكر كشي‌هاي محمود تصرف سيستان بود كه آنجا را از چنگ امير خلف صفاري بيرون آورد و وي هم چنان توانست ري را از مجد الدوله ديلمي بگيرد.[4]
 
سلطان محمود و خلافت عباسي:
   مناسبات محمود و خلافت عباسي بر اساس مصالح دو طرف، از ابتدا گرم و دوستانه بود و در تمام دوران، محمود القادر بالله خليفه بود و سلطان براي حفظ و پشتيباني خليفه از حكومت خويش و مشروعيت دادن به حكومت خود از هيچ كاري كوتاهي نمي‌كرد و برای آنكه محمود براي حمله به هند خود را به عنوان مجاهد و غازي‌ اسلام معرفي كند به همراهي خليفه احتياج داشت.[5]
 
 سلطان مسعود
   بعد از محمود پسرش سلطان مسعود قدرت را به دست گرفت او براي آرام كردن مناطقي كه شورش كرده بودند به كرمان و تهران لشكر كشيد و براي كسب شهرت، او نيز مانند پدر به هندوستان رفت و شهر بنارس را فتح كرد، اما در اين ميان گرفتار هجوم تركمنان شد و در جنگ دندانقان از آنان شكست خورد و به هندوستان گريخت.[6]
 
دوره دوم غزنوي
  بعد از سلطان مسعود، دولت غزنوي دچار انحطاط شد و سلاطين غزنوي به مدت يك و نيم قرن در بلاد شرقي به حكومت خود ادامه دادند كه به دوره دوم غزنوي مشهور است، بعد از مسعود سلاطين غزنوي، محمد، مودود، فرخزاد، ابراهيم، بهرام شاه و آخرين آن خسرو ملك مي‌باشند.[7]
 
مبارزه با غوريان و انقراض غزنويان
  در جنگ غزنه ميان بهرام شاه غزنوي و سيف الدين سوري غزنه به دست غوريان افتاد، بيرون رفتن قدرت از دست غزنويان به خاطر فشار غوريان نبود بلكه دسته‌اي از تركان اغزها بودند كه خسرو ملك در برابر حمله آنها شكست خورد و به اين ترتيب سلسله غزنوي منقرض شد.[8]
 


[1] . زرين كوب، عبدالحسين؛ روزگاران تاريخ ايران، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول، 1378، ص 410
[2] . باسورث، ادموند كليفورد؛ تاريخ غزنويان، مترجم، حسن انوشه، تهران، اميركبير، 1372، ج 1، ص 125
[3] . ابواشرف ناصح بن ظفر جرفادقاني، تاريخ يميني، مصحح: دكتر جعفر شعار، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ سوم، 1374، ص 103
[4] . فروزاني، ابوالقاسم؛ غزنويان از پيدايش تا فروپاشي، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، 1384، ص 196
[5] . باسورث، همان، ص 175
[6] . بيهقي، ابوالفضل؛ تاريخ مسعودي، مصحح: سعيد نفيسي، تهران، اشارات طبع كتاب، 1319، ص 101
[7] . ابن اثير، تاريخ الكامل، مترجم: دكتر محمد حسين روحاني، تهران، بي تا، ج 15، ص 426.
[8] . باسورث، همان، ص 470

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: